خواص نگین ها
از عهد باستان به دلیل اعتقاد مردم آن دوران
به خواص ويژه خرافاتى و شايد ماوراءالطبيعه گوهرها، اين اجسام همواره مورد
توجه بوده اند . انسان عهد باستان باور داشت اين جسم زيبا ويا هنر خلاقه
طبيعت در درون خود خواصى پنهانى دارد كه انسانها را به سمت خود مى كشد .
همين كشش باعث شد بسيارى از اديان باستانى به دنياى اوهام و غير واقعى روى
آورند. اين اديان گوهرها را در راه منافع دينى خود مورد استفاده قرار مى
دادند. هنوز هم وقتى انسانى در مقابل يك گوهر و يا بلور زيبا و خوشرنگ و
شفاف قرار مى گيرد حيران از اين است كه چه نيرويى اين سنگ را به اين اندازه
زيبا آفريده است . يك بلور زيبا درون خود عناصرى دارد كه بر زيبايى آن مى
افزايد.
در حقيقت عنصر اصلى كه باعث اين پديده ها مى
شود ، همان نور است كه زندگى بدون آن ممكن نيست . از آنجا كه نور زيبايى را
به گوهر يا كانى مى دهد، زياد دور از شگفتى نخواهد بود كه انسانهاى دوران
گذشته نور را پرستش مى كردند و لذا پيدايش برخى خرافات در مورد گوهرها نيز
سرچشمه اى از نور دارد . به جرأت مى توان گفت بيشتر افرادى كه با خود گوهر
حمل مى كنند ، بدون آگاهى از اين مطلب از اين تصور انسانى پيروى مى كنند ،
چون براى آنها خواص نورى و خرافاتى نسبت به ارزش مادى گوهر ، اهميت بيشترى
دارد. حتى به تازگى در اروپا و آمريكا كتابهاى بى شمارى چاپ شده كه پر از
پديده هاى خرافاتى گوهرها و سنگهاست در حالى كه علم ارزشى براى اين مطالب
قائل نيست .
(فرهنگ گوهرشناسى ، ديباچه)
گوهر واژه اى فارسى برابر با جوهر و جواهر
است كه به سنگهاى گرانبها يا قيمتى يا احجار كريمه اطلاق مى شود و به
نامهاى سنگ هاى زينتى، تزئينى ، آذينى ، پيرايه اى و احجام نفيسه هم آمده
است .
بعضى از نگين ها را اثر و خاصيتى است كه نمى
توان آن را انكار نمود، چنانكه فردى را نزد حاكمى به سبب جرمى مى بردند
حضرت صادق (عليه السلام) فرمود كه انگشترى عقيق به او برسانند، انگشترى به
او رساندند و مكروهى به او نرسيد . يا شخصى را از برابر حضرت امام محمد
باقر (ع) گذرانيدند تازيانه بسيار بر او زده بودند . حضرت فرمود: انگشتر
عقيق او كجاست، اگر با او مى بود تازيانه نمى خورد . يا آنكه كسى نزد حضرت
خاتم (ص) آمد و شكوه نمود كه دزد در راه اموال مرا ربود، حضرت فرمود: چرا
انگشتر عقيق در دست نداشتى كه آن از هر بدى آدمى را نگاه مى دارد .
سنگهاى با ارزش فراوانند و در بين اين هزارها
سنگ گران قيمت پيامبران و ائمه اطهار (ع) تنها بر چند سنگ صحه گذاشته اند
اما نه به خاطر آنكه اثرى جادويى دارند، بلكه آن نگين هرچه باشد برگزيده
شده و براى دارنده آن اثراتى از جمله فتح مهمات و دفع بليات و غيره دارد و
اثرات آنها ذاتى نيست و از جانب خداى تعالى است . پس اگر كسى اثر آنچه را
كه همراه خود مى دارد ، ذاتى و مستقل بداند به خداى يگانه شرك ورزيده است .
ضمن آنكه استفاده بعضى از انگشترها مثل طلا براى مردان و انگشتر آهنى و
مسى و نگين راه راه بر زنان و مردان نیز ممنوع كرده اند .
در تفسير قمى جلد دوم از امام صادق (ع) روايت
شده است: همه ملك سليمان را خداوند در انگشتر او قرار داده بود، هرگاه
سليمان آن را در دست مى گذاشت تمامى جن و انس و شياطين و همه پرندگان و
وحوش به نزد وى حاضر گشته و از او اطاعت مى كردند . باد مأمور حمل تخت او
بود و همه شياطين و انسانها و پرندگان و چهار پايانى كه تحت اوامرش بودند
همگى آنها را جابه جا مى نمود.
سليمان به هنگام رفتن به بيت الخلا،
انگشترش را در اختيار برخى از خدمتكارانش قرار مى داد. روزى شيطان آمد و
خادم او را گول زد و انگشتر را از او ستاند و آن را در دست نهاد ، نتيجه آن
شد كه تمام شياطين و جن و انس و پرندگان و وحوش مسخر او گشتند و آن حضرت
در جست و جوى انگشتر شد ولى آن را نيافت .
سرانجام شيطان ترسيد كه مردم
متوجه حيله او شوند آن را به دريا انداخت . خداى - عزوجل - ماهى را مأمور
به بلعيدن آن انگشتر نمود ، بنى اسرائيل چهل روز در جست و جوى حضرت سليمان
بودند و از آن طرف سليمان در ساحل دريا به دنبال انگشتر بود و با گريه و
زارى به سوى خداى تبارك و تعالى استغفار مى نمود و از اين اتفاق به جانب
خدا توبه مى كرد . پس از چهل روز به صيادى رسيد كه ماهى صيد مى كرد ، حضرت
سليمان به او كمك نمود . آن صياد پس از صيد ، يك ماهى به سليمان داد ، او
شكم ماهى را شكافت انگشتر خود را در آن ديد و انگشتر را به دست كرد و
شياطين و جن و انس و پرندگان و وحوش در برابرش خضوع كردند و پادشاهى او به
همان حالت اول بازگشت و حضرت ، آن شيطان (كه انگشتر را ربوده بود) به همراه
لشگرى كه همراه او بودند به وسيله اسماء الهى حبس نمود و عده اى را در دل
دريا و بعضى را در ميان سنگ ها و صخره ها زندانى نمود و آن شياطين تا روز
قيامت زندانى و معذب هستند .
از قديم الايام به فوائد سنگها و جواهرات و نيز به خواص مغناطيسى و درمانى آنها توجه داشته و در طب سنتى از آن بهره مى جستند.
گاهى شنيده مى شود فلانى با داشتن يك انگشتر
خير و بركات فراوانى يافته و كارها مطابق ميل او پيش مى رود و ديگرى
انگشترى دارد ولى هيچ كاربردى برايش ندارد. اين به جهت آن است كه بايد در
انتخاب نوع نگين دقت لازم به عمل آيد و نگينى انتخاب شود كه با طبع و مزاج
شخص موافق باشد و براى انتخاب جواهر موافق با مزاج و طبع هر شخص دو راه
وجود دارد:
راه اول: توجه به روز تولد است . مثلاً اگر
شخصى روز پنجشنبه تولد يافته، روز پنجشنبه به ستاره مشترى تعلق دارد، براى
او سنگهايى كه متعلق به مشترى و موافق با آن است تجويز مى شود .
راه دوم: به ماه و برج تولد فرد توجه مى شود و چه سنگی با برج و ستاره او موافق است به او تجویز می شود.
آداب انگشترى در روايات اسلامى
نگين عقيق
الف) ايمنى دهنده در سفرها بوده و آدمى را از بدى ها حفظ مى كند(۱)
ب) با خير و نيكى روبه رو مى كند(۲)
ج) غم و غصه را رفع مى كند(۳)
ه) فقر را از بين مى برد(۵) و باعث گشايش رزق مى شود(۶)
و) كارها را به نيكى و خوبى تمام مى كند(۷)
ز) موجب اجابت دعا(۸) و برآورده شدن هر حاجتى مى شود(۹)
ح) موجب بركت و باعث ايمنى از بلا مى شود(۱۰)
ط) ايمنى از پادشاه ظالم(۱۱)
ى) همراه داشتن آن به هنگام نماز معادل هزار ركعت است(۱۲)
حضرت محمد (صلى الله عليه و آله) فرمودند: يا
على همانا عقيق اولين كوهى است كه به ربوبيت خداى متعال و نبوت من و وصى
بودن تو و امامت فرزندانت و اختصاص داشتن بهشت به پيروان تو و اختصاص آتش
به دشمنان تو شهادت داده است.
انگشتر شرف شمس
شرف شمس در نوزده درجه حمل است و اين
حروف عاليات كه هفت و سيزده اند، به همين اسم شريف شرف شمس شهرت دارد،
برنگين انگشترى نقش كنند كه صورت صحيح آن اين است:
این
نقش شریف و مقدس را روز ۱۹ برج حمل با آب زعفران و گلاب بر روی کاغذ زرد
نوشته همراه خود و یا در منزل نگهدارید. همچنین می توانید بر روی عقیق زرد
حکاکی نمایید. لازم به ذکر است موارد بالا هر دو در خاصیت یکی است.
همگى آن را اسم اعظم دانسته اند و خاتم
آن را كه اولين كلمه است، خاتم سليمانى گفته اندو آن را به عوالم خمسه كه
حضرت خمس در اصطلاح عارفان است تفسير كرده اند و در صفحه ۹۲ و ۹۳ و ۲۲۲ و
۲۲۳ حظ و لذ در تأثير از جعفر خابيه امام صادق از اميرالمؤمنين عليهاالسلام
امورى را برشمارد و انتساب آنها را به تورات و انجيل و قرآن ذكر كرده است و
نيز بونى در كتاب شمس معارف كبرى جلد اول اوفاقى بسيار در خواص آن آورده
است كه «ضحكه للمغفل و عبره للمحصل».
نگين فيروزه
الف) باعث بى نيازى و دورى فقر مى گردد.(۱۳)
ب) جهت ايجاد فرزند مؤثر است. (۱۴)
ج) در استجابت دعا مؤثر است.(۱۵)
د) عامل فتح و پيروزى است. (۱۶)
هـ) دور گرداننده دردها از ديدگان است.(۱۷)
و) موجب گشايش سينه مى گردد.(۱۸)
ز) قوت دل را زيادمى كند. (۱۹)
ح) باعث برآورده شدن حاجات مى شود.(۲۰)
يكى از خادمان امام هادى (عليه السلام) از آن
حضرت جهت زيارت على بن موسى الرضا اجازه سفر به سرزمين توس گرفت. حضرت به
او فرمودند: انگشترى با نگين عقيق زرد به همراه داشته باش كه بر روى آن حك
شده باشد «ماشاءالله لاقوه الا بالله استغفرالله» و بر آن سوى نگين «محمد
على» حك كن.
خادم مى گويد: از نزد امام بيرون شدم و انگشترى را طبق
دستور امام تهيه كردم و مجدداً براى خداحافظى به حضور امام رفتم. فرمودند:
انگشترى ديگر با نگين فيروزه بايد همراهت نمايى كه در بين توس و نيشابور
شيرى با تو رو به رو مى شود و قافله را از راه رفتن بازمى دارد، به سوى آن
شير رفته و انگشتر را نشانش مى دهى، به او بگو مولاى من مى گويد از راه
كنار برو. بعد اضافه كرد، بايد نقش روى انگشتر (الملك لله» و سمت ديگر آن
«الملك لله الواحد القهار» باشد كه انگشتر حضرت على (عليه السلام) اين نقش
را داشته است. كه آن سپرى در برابر درندگان و عامل پيروزى در جنگهاست.
صافی(خادم امام هادی) گوید: راهی سفر شدم با
شیری رو به رو شدم و مطابق سفارش امام عمل کردم و پس از سفر به نزد حضرت
رفتم و ماجرا را برای ایشان تعریف کردم. فرمود: نکته ای را برایم نگفتی اگر
می خواهی برایت بگویم؟ گفتم ای سرور من اگر درباره من است فرامو ش کرده
ام. فرمود: آری شبی در شهر توس کنار قبر شریفی خوابیدی که گروهی از اجانین
به زیارت قبر آمده و انگشتر تو را برای بیمارشان بردند. آن را با آب شستند و
آبش را به بیمار خود دادند و بیمار پس از نو شیدن آن آب شفا یافت. آنگاه
اورده و در دست چپ تو گذاشتند. پس از این که از خواب بیدار شدی از این
مسئله بسیار تعجب کردی و دلیل آن را ندانستی. در کنار سرت سنگ یاقوتی را
دیدی و الآن آن یاقوت نزد توست. آن را به بازار ببر که به هشتاد دینار به
فروش خواهد رفت و این هدیه آن گروه جن برای توست.(صافی گوید: آن یاقوت را
به بازار بردم و هشتاد دینار فروختم)
نگين ياقوت
الف) باعث از بين رفتن فقر مى شود.(۲۱)
ب) دارنده آن نجابت و بزرگى مى يابد.(۲۲)
ج) پريشانى را زايل مى كند.(۲۳)
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) خطاب به امام حسين (عليه السلام) فرمودند:
فرزندم،
انگشتر ياقوت و عقيق به دست كن كه فرخنده و مبارك است و هرگاه كسى به آنها
نگاه كند نور صورتش زياد مى شود و يك ركعت نماز با آن دو، برابر با هفتاد
ركعت نماز بدون آنهاست...
نگين زمرد
الف) سبب آسانى كارهاست.(۲۴)
ب) زايل كننده فقر است. (۲۵)
ج) فقر را به توانگرى مبدل مى كند.(۲۶)
از امام رضا (عليه السلام) درباره نگينى كه از سنگ زمرد ساخته مى شود، پرسيدند؟
امام فرمود: اشكالى ندارد اما به هنگام طهارت گرفتن (استنجاء) آن را از دست درآورند.
نگين جزع يمانى
حضرت على (ع) فرمود: «انگشتر جزع يمانى
در دست كنيد كه رد نمى كند مگر متمردان شياطين را» و نیز فرمود: ...رسول
خدا به من انگشتر جزع یمانی داد و فرمود: آن را در دست راست خود قرار ده و
با آن نماز بخوان که برابر با هفتاد نماز است.
نگین بلور
حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)فرمود: انگشتر با هر نگینی می خواهد باشد ولی بلور چه نگین نیکو و زیبایی است.
حضرت علی(علیه السلام)فرمود:بلور چه نگین پسندیده و خوبی است.
نگین در نجف
امام صادق(علیه السلام)فرمود: دری که در نجف
اشرف از سوی خدا ظاهر می شود هر کس آن را در دست کند به هر نگاهی به
آن،خداوند زیارتی یا حجی یا عمره ای در نامه عمل او بنگارد که ثوابش ثواب
پیامبران و صالحان باشد. اگر خواست خدا نبود هر آینه هر نگین از آن به قیمت
بسیار می رسید و لیکن خدا ارزان نموده که توانگر و فقیر از شیعیان بتوانند
آن را در دست بکنند.
نگين سنگ زمزم:
حسين بن عبدالله از امام على نقى (ع) سؤال كرد: «آيا خوب است از سنگ ريزه اى كه از چاه زمزم بيرون آرند، انگشترى سازند؟
فرمودند: بلى ، اما چون خواهد استنجاء كند، از دست بيرون آورد.»
نگين حديد چينى :
الف ) جهت نيرومندى نيك است . (۲۷)
ب ) باعث دورى اجانين و شياطين مى شود. (۲۸)
ج ) از شر هر موجودى در امان مى دارد.(۲۹)
د ) اثر چشم بد را از بين مى برد. (۳۰)
ه- ) باعث آسانى وضع حمل مى شود. (۳۱)
البته اين انگشتر به هيچ وجه به زنان باردار توصيه نمى شود چون براى جنين خطر دارد.
ژ ) براى اجابت حاجات دشوار نيك است . (۳۲)
ز ) باعث ايمنى از ترس مى شود . (۳۳)
ح ) همراه داشتن آن به هنگام نماز مكروه است (۳۴)
امام صادق(علیه السلام)فرمود: ...انگشتر حدید
صینی(چینی)که دست داشتن آن چقدر محبوب است. آن را دوست نمی دارم که مدام
در دست باشد ولی بدم نمی آید از به دست کردن آن در رویارویی با اهل شر تا
آتش شر آن ها را فرو نشاند و همراه داشتن حدید دوست دارم زیرا انسان های
گردنکش و جنیان فاسق را از انسان دور می کند.
انگشتر هفت جلاله
برای محفوظ ماندن از شر اشرار و نظر ناظران و
جنیان متمرد و فاسق انگشتر هفت جلاله در دست نمائید. نگین این انگشتر حدید
چینی است وبر روی آن این سه سطر حک می شود: اعوذ بجلال الله اعوذ بکلمات
الله اعوذ برسول الله و زیرآن این دو عبارت حک می گردد: آمنت بالله و
کتبه انی واثق بالله و رسله و دور نگین عبارت اشهد ان لا اله الا الله
مخلصا نقش می بندد.
امام صادق- علیه السلام- در باره آن فرمود:
هرگاه از آزار و اذیت کسی ترسیدی آن را در دست نما برای اجابت حاجات دشوار
نیک است و ترس ات به ایمنی مبدل می شود و ا ثر چشم بد را دفع می کند. زنی
که زائیدن برایش مشکل شده باشد بر او بسته شود به راحتی وضع حمل خواهد کرد و
مراقب باشید به نجاست و چربی آلوده نشود و با خود به حمام و بیت الخلاء
نبرید و از آن به خوبی محافظت کنید زیرا از اسرار خداوندی است. اگر کسی از
شما بر جان خویش می ترسد آن را همراه داشته باشد. از دشمنانتان پنهان دارید
تا نفعی از آن نبرند و آن را به کسی ندهید مگر آن که به او اعتماد داشته
باشید.
انگشتر در دست راست يا چپ
از امام كاظم (ع) سؤال شد آيا انگشتر را بايد در دست راست كرد؟ فرمودند: هرطور كه مى خواهى، دست راست باشد يا چپ.
رسول خدا فرمود: يا على !انگشتر در دست راست كن كه اين عمل فضيلتى است از سوى خداى - عزوجل - براى آفريدگان مقربش.
ابوالعلاء
از امام صادق (ع) در باره انگشتر به دست راست كردن سؤال كرد و گفت: من
ديده ام بنى هاشم انگشترهاى خود را در دست راست مى نهند.
حضرت فرمود: پدرم امام محمدباقر (ع) در دست چپ انگشتر مى گذاشت و او (پدرم) افضل بنى هاشم و فقيه ترين آنها بود.
امام حسن عسكرى (ع) در سال دويست و شصت قمرى
خطاب به شيعيان فرمودند: تاكنون امر ما اين بود كه انگشترتان را به دست
راست بگذاريد. اين در حالى بود كه ما (اهل بيت) در ميان شما حاضر بوديم ولى
اكنون امر مى كنيم انگشترى را به دست چپ كنيد به جهت آنكه ما از ميان شما
غائب مى شويم تا زمانى كه پروردگار امرما و امر شما را ظاهر كند همانا اين
بهترين دليل براى شما در ولايت ما اهل بيت است. همان لحظه شيعيان در حضور
امام انگشترهاى خود را از دست بيرون كرده و در دست چپ شان قرار دادند و
حضرت به آنان فرمودند: اين قضيه را براى شيعيان ما نقل كنيد.
رسول اكرم
مى فرمايد: امتم را از دست كردن انگشتر در انگشت سبابه و وسط نهى مى كنم و
در روايتى ديگر اين عمل (انگشتر در انگشت سبابه و وسط نمودن) را از افعال
قوم لوط دانسته اند.
پى نوشت ها:
(۱ ۸، ، ۱۱ ، ۱۲ ، ۱۳) امام جعفر صادق (ع)
(۲و۳و۵و۷و۱۵و۲۵) رسول خدا (ص)
(۴ ۶، ، ۱۴ ، ۲۳ ، ۲۴ ، ۲۶) امام رضا (ع)
(۹) امام سجاد (ع)
(۱۰ ، ۲۲ ، ۲۷ ) حضرت على (ع)
(۱۶) امام هادی(ع)
( ۱۷ ، ۱۸ ، ۱۹ ، ۲۰ ، ۲۱) امام صادق (ع)
( ۲۸ ) باقرين (ع)
(۲۹ ، ۳۰ ، ۳۱ ، ۳۲ ، ۳۳ ) امام صادق (ع)
( ۳۴ ) حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف
منابع و مآخذ :الكافى ، تهذيب الاحكام ،
وسايل الشيعه، مكارم الاخلاق ، امالى شيخ طوسى ، عيون اخبار الرضا، حليه
المتقين، هزار و يک نکته
سید محمد مهدی حسینی(وفامهر)
۱. روزنامه ایران سال۱۳۸۴ ( شماره )
۲.نشریه آینه سال ۱۳۸۴ (شماره های ۱ و ۲)
[ بازدید : 428 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]